مهربان تر از مادر ...
مهربانی بی
انتهای خدا
از بن مسعود نقل شده: در محضر رسول الله (صلى الله علیه وآله) نشسته بودیم که مردى
آمد، در حالى که چیزى در دست داشت و آن را در گوشه عبایش پیچیده بود.
آن مرد گفت: «اى رسول خدا! در مسیر، از کنار چند درخت گذشتم که صداى جوجه هاى پرنده از آن مى آمد. آن ها را گرفتم و در لاى عبایم گذاشتم. وقتى چنین کردم، مادرشان آمد و بر دور سر من چرخید؛ لاى عبا را برایش باز کردم و او نیز روى جوجه هایش افتاد.
من هم عبا را
پیچیده و همه آن ها را با هم آوردم تا تقدیم شما کنم.»
حضرت
محمد(صلى الله علیه وآله) فرمود: «آن ها را بر زمین بگذار!»
آن ها را بر زمین گذاشت، اما دیدند که مادرشان هنوز هم از جوجه ها جدا نمى شود و
فرار نمى کند!
رسول خدا که متوجه تعجب اصحاب از محبت مادر به جوجه ها شدند، فرمودند: «آیا از
رأفت یک مادر نسبت به جوجه هایش، تعجب مى کنید؟!
قسم به خدا، پروردگار نسبت به بندگانش مهربان تر است از مادر این جوجه ها به بچّه هایش! اى مرد، آن ها را به همان جایى که آورده ای برگردان»...
کمال الدین دمیری،
حیاة الحیوان الکبری ، جلد ۲ ، صفحه ۲۰۷